الیناالینا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 3 روز سن داره

الینا برکت زندگی مامان و باباش

حرف زدن الینا خانومی

1391/9/19 13:12
نویسنده : مامان بهاره
294 بازدید
اشتراک گذاری

 niniweblog.com

سلام دخملی خیلی وقت بود که وقت نمیکردم برات بنویسم و بگم که چقده شیطون شدی البته شیطون بودی شیطونتر شدی هر دفعه که می خوام واست بنویسم دوست دارم همراه با عکس باشه ولی تا دور بین دستم میگیرم ازت عکس بندازم بدو میای و جیغ جیغ میکنی که دوربینو بهت بدم خلاصه اینکه نمیزاری عکس بگیریم ازت

niniweblog.com

الینای من دیگه قشنگ کلمات رو میگه:   مثل این چیه ؟ یا اینکه با دستات نشون میدی و میگی کو؟ الانم که به جای اینکه راه بری همش میدویی یه هویی با کله می افتی ولی خوشم میاد ازت که گریه نمیکنی این ور و اون ورت نگاه میکنی اگه ببینی ما هواسمون بهت هست یا داریم نگات میکنیم خودتو واسمون لوس میکنی

الینای من یاد گرفته برقصه و بچرخه خاله نینا بهش رقص عربی هم یاد یاده خودتو به پشت خم می کنی بعضی وقتا اونقد زیاد خم میشی که تعادلتو از دست میدی  خیلی صحنه خنده داری میشه بعد میرقصی و واسه خودت میخونی وقتی سر کارمو دارم واست مینویسم یه هو دلم واست تنگ میشه

 

الینا تازه گی میری سراغ کابینتا و کشو ها و هر چی که درش بسته هست رو باز میکنی میریزی بیرون خدا نکنه که مامان هواسش نباشه در عرض سیم ثانیه خونه رو میفرستی فضا بعدم که عصبانی میشم  و دعوات میکنم بدو بدو بوسم میکنی و نازم میکنی که صدام در نیاد

niniweblog.comniniweblog.comniniweblog.com

شبا هم که قربونش برم سر وقت نمیخوابی تا هر زمان که ما بیداریم با اینکه خوابت میاد بیدار میمونی و با خوابت مقابله میکنی  تا میتونی بازی میکنی و خسته هم نمی شی

خدا نکنه الینا بخواد لباس بپوشه یا فرار میکنی از دست هرکی که  بخواد بپوشونتت یا اینکه گریه میکنی نمیزاری لباس بپوشونیم  ولی بعدش تو مهمونی اگه باشی سریع لباستو به مهمونا نشون میدی و با ناز راه میری که بهت بگن چه لباس قشنگی داری منگولی................

 niniweblog.com

دیگه واست بگم هر دری که بسته باشه فکر میکنی مامان پشت دره در میزنی و هی داد میزنی ماما ماما  الانم که با اینکه بابا رو میگی ولی به باباتم ماما میگی خیلی این کارت بامزست عمو رو میگی عم و دای رو هم دا صدا میزنی و خیلی هم دوست داری باهشون بازی کنی عاشق لب تاپی و هر جلوش باشه فکر میکنی که حتما با لب تاپ باید فقط عکس نگاه کنی و آهنگ گوش بدی و اجازه کارای دیگه رو بهمون نمیدی

 واست بگم اولا" که خونه هر کدوم از مامانی ها که میریم دیگه با من کار نداری دنبالشون راه میری و همشم میگی ماما ماما  و برای بابا ئیات میدونی که باید ناز کنی و باهشون بازی میکنی

راستی یادم رفت بهت بگم که چند روز پیش رفته بودیم تو فرشگاه  یه نی نی اونجا بود که دستش از اون آبنباتایی بود تو دوست داری یه هو من و بابت هواسمون بنود حملهخ کردی به نی نی و شکلاتا رو ازش گرفتی بدو امدی پیش من خیلی صحنه جالبی بو نینی که ٤ ٥ سالش بود داشت بغل باباش گریه میکرد که با چه مصیبتی ازت گرفتیم بهش  پس دادیم.........

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)