الیناالینا، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره

الینا برکت زندگی مامان و باباش

دخملی مامان درحال خرابکاری و شیطنت در 13 ماهگیش

الینا خانومی رژلب خاله نینا رو برداشته بود و در حال خرابکاری بود که خاله هم لطف نمودند همراهیشون کردن. و دخملی مامان  این شکلی شده......... وقتی الینا در ١٣ ماهگیش می تونست کامل راه بره و نیوفته از خوشحالی از هر جایی بالا می رفت و از هر چیزی که امکان داشت بتونه بره توش کلی تلاش میکرد که داخلش بشه اینم یه نمونش!!!!!!! ...
30 دی 1391

حرف زدن الینا خانومی

  سلام دخملی خیلی وقت بود که وقت نمیکردم برات بنویسم و بگم که چقده شیطون شدی البته شیطون بودی شیطونتر شدی هر دفعه که می خوام واست بنویسم دوست دارم همراه با عکس باشه ولی تا دور بین دستم میگیرم ازت عکس بندازم بدو میای و جیغ جیغ میکنی که دوربینو بهت بدم خلاصه اینکه نمیزاری عکس بگیریم ازت الینای من دیگه قشنگ کلمات رو میگه:   مثل این چیه ؟ یا اینکه با دستات نشون میدی و میگی کو؟ الانم که به جای اینکه راه بری همش میدویی یه هویی با کله می افتی ولی خوشم میاد ازت که گریه نمیکنی این ور و اون ورت نگاه میکنی اگه ببینی ما هواسمون بهت هست یا داریم نگات میکنیم خودتو واسمون لوس میکنی الینای من یاد گرفته برقصه و بچرخه خاله نینا بهش ر...
19 آذر 1391

تولدت مبارک جیگرممممم

                الینا خانمی مامان  تولد 1 سالگیت مبارک . سلام خانومی پارسال مامانی تو چنین روزی از ساعت 4 صبح شروع کردی به تکون خوردن و ورجه وروجه میکردی دکتر تاریخ اومدنتو 29 شهریور زده بود ولی دختری مامان دوست داشت هرچه زودتر بیاد بغل  مامان و بابا و همه ااونایی که دوستت دارن باشی.   .     الینای عزیزم  الان که یاد دورانی که تو شکمم بودی می افتم و اون موقع از خدا میخواستم که هر چه زودتر این 9 ماه صبر و انتظار رو برام  بگذره و من نینی خودمو بغلش کنم و حس مادر بودن و مادر شدن رو احساس کنم. االینای مامان تا...
15 مهر 1391